مخاطب شناسی
این وبلاگ بصورت گروهی در راستای تحقیق و پژوهش در زمینه مخاطب شناسی فعالیت می نماید
مقدمه
ارتباط» 4 جزء وجود دارد که عبارتند از: پیام، پیام رسان، پیام گیر و واکنش. به نظر می رسد در بین این اجزاء، «پیام رسان» از اهمیت ویژه ای برخوردار است و یکی از وظایف و مسؤولیتهای سنگین آن، شناخت روحیات و ویژگیهای «پیام گیر» یا «جوان» است.
عدم شناخت کافی و لازم از جوان و فاصله گرفتن از او به بهانه تفاوت بسیار زیادی که این نسل با نسل قبلی خود دارد. استاد مطهری در این زمینه می گوید: «ما اول باید درد این نسل را بشناسیم. درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است، یعنی آن چیزی را که احساس می کند و نسل گذشته احساس نمی کرد...»
جوانی مرحله ای از عمر است که مرز سنی 18 تا 26 سال را در برمی گیرد. این دوره از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین مراحل حیات است . جوانی دوران تربیت پذیری است و فرصتی که در آن عقیده و اخلاق ریشه دار شده و فضایل و ملکات انسانی در جوان تثبیت می گردد.
در ذیل به برخی از ویژگیهای این دوران اشاره می گردد؛ 1-
مهمترین تعبیری که برای این مرحله به کار می رود تعبیر «شباب» است. شباب در لغت به معنای برافروختگی و زبانه کشیدن است و همه حالات و رفتار جوانان حکایت از برافروختگی و هیجان دارد. جسم، روان، عواطف، احساسات و افکار جوان در کمال رشد و برافروختگی است. که البته این ویژگیها در صورت عدم کنترل، می تواند خطرآفرین باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در روایتی این دوران را به2-3- «4-«سکرالشباب» تعبیر فرموده اند. دوران بلندپروازی، امید و آرزوهای دور و دراز، آرمان خواهی، حقیقت جویی و همت های بلند.کنجاوی طبیعی در این دوران به چراجویی مبدل گشته و جوان را به سوی منطقی روشن و استدلالی قانع کننده می کشاند.جوان» رقیق القلب و فردی پیشتاز است. شور، شوق، عشق و شیدایی او در مرحله ای از توان و رشد است که برای اقدام در دشوارترین امور حاضر به سرمایه گذاری است.جوانی مرحله ای است که فطرت انسان بیدار است و می تواند بسنجد و راه و رسم انسانیت و اخلاق را در پیش گیرد. آنچه در بالا بدانها اشاره شد، تنها بخشی از ویژگی های دوران جوانی است که برای برقراری یک ارتباط موفق با جوان باید مدنظر قرار گیرد به نظر اندیشمندان، بی تفاوتی و سهل انگاری والدین همانقدر آرامش جوان را بر هم می زند که دخالتها و امر و نهی های بیش از اندازه و نابجا . حال با توجه به این خصوصیات، نحوه برقراری یک ارتباط موفق با جوان به چه صورت است؟. اگر کسی بخواهد جوان را از راه تربیت صحیح و آگاهانه به آزادی، تفکر، استقلال رأی و احساس مسؤولیت فردی و اجتماعی هدایت کند، لازم است در نهایت متانت، بدون دخالت مستقیم و احیاناً تحمیل، او را در راه ناهمواری که در پیش رو دارد همراهی کند . کسانی که در ارتباط مستقیم با جوانها هستند باید بدانند که رشد عقلی و روحی انسان خواه سریع، خواه کند ، خواه با کمک بزرگترها و یا بدون دخالت آنها به همان نسبت پیچیده است که حیات در سیر آفرینش و تبدیل یک کرم ابریشم بی دفاع به یک پروانه ی بلند پرواز... نگرانی از آینده سبب یأس و ناامیدی در جوانان می شود . و احساس ناامنی اجتماعی و روانی بوجود می آورد و به این ترتیب ممکن است جوان دچار افسردگی شود. فرد افسرده جامعه پذیر نیست و گرایش به آسیب های اجتماعی دارد، بنابراین ایجاد شادی معقول و منطقی در این افراد مانع از افسردگی و انواع ناهنجاریهای اجتماعی می گردد و در نتیجه باعث افزایش کارآیی می گردد. بسیاری از جوانها در زندگی خود هدف مشخصی ندارند، باید به آنان کمک شود که هدفهای خود را انتخاب و برای آن کوشش نمایند و در این راه آموزش مهارتهای زندگی سبب می شود تا بهتر بتوانند با مشکلات و معضلات زندگی های عصر ماشینی مقابله کنند. به نظر می رسد آشنایی جوانها با ارزشها به نحوی که خدا ، رسول خدا و انبیاء و علمای جامعه راه را نشان داده اند به خوبی فکرش را به سوی درست اندیشیدن هدایت خواهد کرد . در پایان اینکه متأسفانه در اغلب اوقات نه تنها در نحوه ارتباط با جوان بلکه در سایر ارتباطات اجتماعی نیز فراموش می کنیم که «گوش دادن رمز ارتباط است» و خوب گوش دادن را از یکدیگر دریغ می کنیم. شاید کلید طلایی موفقیت در ارتباط با جوان این است که بدانیم «تفاوت نسیم و طوفان در نوع برخورد است.» ارتباط، كليديترين و زيباترين عامل تشكل انسانها، وحدت القاء مفاهيم و پياده كردن اهداف است 1 . ارتباط (communication) چند اصلي ساختي دارد:ـ هدفمند 2ـ با قدرت 3ـ با شناخت محورهاي رابط 4ـ فعال 5ـ فراگير 6ـ مؤثر 7ـ منجر به تغيير 8ـ مداوم 9ـ پويا 10ـ همراه با انتقال يافتهها و تجارب 11ـ بارز در تنوعهاي ارتباطات. ارتباط، يعني انتقال مفاهيم، معاني و تبادل پيامها . ارتباط، پيوند تنگاتنگي با نفوذ و تغيير دارد. نفوذ (influence) ، رسوخ پيامها و معاني انتقاليافته در روح و روان و ضمير شخصي كه با او ارتباط برقرار شده است. تغيير (change)، پديدههاي قابل رؤيت و قابل بررسي در مدت زمان محدود، به صورت ملموس، محسوس و قابل مشاهده است. ارتباط، معبر ايجاد تغييرات كمي و كيفي است . عنصر ارتباط با انتقال افكار، انديشهها و مفاهيم خاص، اول در روح افراد نفوذ كرده سپس منشأ تغيير ميشود. مخاطب(addressee) ، هدف برقراري ارتباط است. كليهي عمليات القاء مفاهيم و پياده كردن اهداف، نفوذ و تغيير متوجه مخاطب است. چگونگي ارتباط متقابل و مؤثر با مخاطب : آنچه كه از مدل بالا (الگوي اميل دوركيم، جامعهشناس) استفاده ميشود آن است كه فرهنگ عمومي جامعه از طريق حاكميت (dispensation)، هيئات مذهبي (commission religious)، خانواده، كانونهاي فرهنگي (cultural clubs)و مذهبي مختلف، بوسيله ارزشها، آداب و رسوم و هنجارها به آحاد جامعه، انتقال مييابد. اين انتقال بايد به گونهاي باشد كه آحاد جامعه، ارزش و هنجارهاي فرهنگ غالب جامعه را از آن خود كرده و از خود بدانند و در جان و دل آنها رسوخ كند. به عبارت جامعهشناسان، دروني (internalized) شود. در اين صورت افراد پس از دروني شدن ارزشها و فرهنگ جامعه وارد نظام تقسيم كار (division of labor) ميشوند. در حالت جامعهي سالم، تصور بر اين است كه هر فرد، قبل از ورود به بازار كار و عرصهي اجتماع، انساني ارزشمدار و هنجارمند (normative) است، پس اگر در هر موقعيت كاري قرار گيرد به درستي و بدون نياز به كنترلهاي مختلف رسمي يا غير رسمي، وظايف محوله را انجام ميدهد و به عبارت روشنتر هر فرد كنترل كنندهي خود (self control) است. پس از اين كه افراد با درستي و صداقت (fidelity) و با رعايت ارزشهاي والاي الهي و انساني، كار خود را انجام دادند، در سيستم اجتماعي (social system) به هم پيوسته و متصل ميشوند و انسجام اجتماعي (social integration) يا به هم چسبندگي اجتماعي اتفاق ميافتد و اين مرحله باعث به وجود آمدن ثبات اجتماعي (social solidarity) ميشود كه در جوامع مختلف، متفاوت است. گاهي اين ثبات مكانيكي است و گاهي ارگانيكي. مجموعهي اين چرخه باعث تازگي و جوان شدن فرهنگ عام و غالب جامعه ميشود و دوباره عمليات انتقال ارزشها و هنجارها اتفاق ميافتد. نكتهي مهم اين است كه اگر در جامعه، شاهد انواع و اقسام آسيبهاي مذهبي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي هستيم اين از ديدگاه جامعهشناسي ناشي از عدم دروني شدن صحيح و كامل ارزشها و هنجارهاي جامعه است، دوباره بايد بازنگري شود و در اين بازخورد (feed back) هركس در هر جا و هر منزلتي است، مسئوليت دارد، تا به اصلاح تربيتي و رفتاري بپردازد. در جامعه اسلامي انتظار ويژهاي از خانوادهها به عنوان گروه نخستين (primary group) ميرود، چرا كه الگوي اوليهي كودكان و نوجوانان در موقعيت مهم شكلگيري شخصيت، خانواده و والدين است. كودك و نوجوان پس از ورود به گروههاي ثانويه (secondary group) تغييراتي را در شخصيت خود احساس ميكند، اگر در خانواده، خمير مايهي مناسبي از شخصيت براي او شكل گرفته باشد، تأثيرات گروههاي ثانويه، باعث تغيير جدي در شخصيت او نميشود. بيترديد حاكميت، گروههاي مختلف، هيئات و كانونهاي مذهبي، مكانهاي آموزشي و كاري بخش مهمي از شكلدهي شخصيت افراد را تشكيل ميدهند كه اگر به خوبي وظايف خود را انجام بدهند، جامعهي سالم شكل ميگيرد . جهان ذاتاً داراي خصلت پويايي و اثرگذاري است، همه چيزها (جان دار و بيجان) «نمود» هستند كه با خصلت ارتباط، تعريف و مورد شناخت قرار ميگيرند. ارتباطات انساني، سياسي، اجتماعي، رواني و اقتصادي باعث بقاء، دوام و ماندگاري جامعه است. در همين رابطه، تأثير متقابل و مؤثر در يك مجموعهي منظم و هدفمند، هدف نهايي مخاطبشناسي است. كانونها و هيأتهاي مذهبي و هر مركز انتقال پيام بايد داراي سياست و هدف برقراري ارتباط متقابل موثر با مخاطب، باشند. تأثير در مخاطب از نظرات مختلفي قابل تقسيم است 1 :ـ ايجاد هرگونه تغيير از طرف برقراركننده رابطه در شخصيت ارتباطپذير، بدون توجه. 2ـ ايجاد هرگونه تغيير از طرف برقراركننده رابطه در شخصيت ارتباطپذير، بطور آگاهانه. 3ـ ايجاد هرگونه تغيير در شخصيت ارتباطپذير، بدون آگاهي. 4ـ ايجاد هرگونه تغيير در شخصيت ارتباطپذير، با آگاهي. 5ـ ارتباط بدون آگاهي ارتباطپذير و ارتباطانگيز. 6ـ ارتباط با آگاهي ارتباطپذير و ارتباطانگيز الزام دروني در اسلام : در فرهنگ اسلامي، عنوان الزام و التزام، بسيار مهم و از عناصر چندگانهي خير و فضيلت است . سه عنصر در اين الزام و التزامهاي باطني تحقق مييابد: ـ نداي عقل خالص ـ نداي فطرت پاك ـ نداي وحي الهي، اين نداها قادرند الزامي را در درون انسانها بوجود آورند و آنها را به طور باطني به دين، ملتزم نمايند. ارتباط، پيش درآمد الزام و التزام است. اگر پيامهاي هيئات مذهبي و تشكلهاي ديني با رعايت اصول الزام دروني تنظيم شده و با عقل، فطرت پاك و وحي الهي تطابق داشته باشند، موفقيت در جذب و نگهداري مخاطب، حتمي است. تبليغ اسلامي 1 : فراگرد انتقال پيام اسلام از سوي فرستنده (با شرايط خاص) براي گيرنده (همه مردم) با هدف آموزش، اقناع، ترغيب و برانگيختن مخاطب براي انجام يك عمل متين (به شرط مشابهت معنا در گيرنده پيام) شكل ميگيرد. اين فرآيند چند گزينه نياز دارد:ـ سرشاري اطلاعات و معاني اندوخته در ذهن 2ـ تصميم براي گشودن قفل يكي از معاني 3ـ انگيزه براي انتقال 4ـ داشتن دغدغه جهت انتقال به مخاطب 5ـ درك ضرورتهاي باروري معاني ذهني 6ـ برخورداري از توان ارتباطي لازم. ويژگيهاي پيام 1 ويژگيهاي مخاطبان محتواي پيام 1 نتيجه :ـ برآوردن نياز مخاطبان 2ـ ارائه در شرايط مناسب 3ـ انتقال با توجه به مقتضيات سني افراد 4ـ آميخته با عنصر روشنفكري 5ـ مستند و قابل عرضه 6ـ نتيجه يك پژوهش بنيادي يا كاربردي : 1ـ توجه به وضعيت جسمي، روحي و رواني 2ـ طبقهبندي سني 3ـ ايجاد تشنگي در مخاطب 4ـ ايجاد انگيزه 5ـ ارتقاء سطح آگاهي مخاطبان 6ـ توجه به اصل اساسي مخاطبشناسي: ـ تناسب با نياز انسانها 2ـ متناسب با فطرت 3ـ صحيح، منطقي، عقلاني و برهان.4ـ آميخته با رفق و مدارا 5ـ محتواي سهل و ساده و قابل دستيابي 6ـ ارتباط محتوا به مسائل اجتماعي 7ـ محتواي دلنشين و پرجاذبه 8ـ محتوا در معرض نقض و ابطال نباشد 9ـ اتقان : از آنچه گفته شد، ميتوان اين جمعبندي نهايي را داشت كه 1) 2) 3) :مراكز فرهنگي و ديني براي موفقيت در برقراري ارتباط مؤثر و انتقال صحيح و كارآمد پيامهاي خود بايد اصول مخاطبشناسي را رعايت كرده و با لايههاي تو در توي شخصيت و نظام فكري و فرهنگي آحاد جامعه آشنا باشند تا بتوانند از عهدهي وظايف خطير محوله برآيند. به درستي بايد گفت هر يك از انسانها در هر جايگاهي از نظام تقسيم كار جامعه كه قرار دارند بايد با وجدان جمعي (conscience collective)، همراه بوده و وظايف خود را به درستي انجام دهند. اين گفته كه انتظار درست شدن همه چيز از حاكميت و دولت ميرود اصلاً صحيح نيست. نويسنده بار ديگر خوانندگان فهيم و محترم را به مطالعهي مقالهي خانواده و راهكارهاي مقابله با تهاجم فرهنگي كه در شماره 39 و 40 نشريهي وزين بشري به چاپ رسيده است، ارجاع ميدهد.كانونها، هيئات مذهبي و مراكز فرهنگي ديني با توجه به مخاطبان مختلف، الگوهاي ارتباطي خاص خود آنها را به كار گيرند. به عبارت ديگر صحبت و جلب اعتماد خيرين فرهنگي با مديران فرهنگي فرق ميكند. براي جذب مخاطب از بين نوجوانان و جوانان نيز بايد الگوي خاص ارتباطي با آنها به كار گرفته شود.در برقراري هر ارتباط، نكات كليدي زير رعايت شود: ـ الگوي ارتباط با مخاطب ـ ويژگيهاي پيام ـ ويژگيهاي مخاطبان ـ محتواي پيام راههاي جذب مخاطب در كانونها و هيئات مذهبي و نمازهاي جماعت 1. 2. 3. 4. 5. 6. 7. 8. 9. 10. 11. 12. 13. 14. 15. 16. 17. 18. :اخلاق خوش و روش رسول اكرم (ص).برطرف كردن نياز معنوي و مالي مخاطب.صداقت و حسن نيت نسبت به مخاطب.رعايت نظم، وقت و حوصلهي نمازگزاران.تبليغ و تبيين اثر تربيتي و اخلاقي نماز (نماز غذاي روح است).خوش خلقي، بردباري و انجام مشاورهي فرهنگي براي كاركنان.عدم ورود امام جماعت به دستهبنديهاي سياسي.مطالعه تخصصي در باب نماز و سرفصلهاي تبليغي.احوالپرسي از غايبان نماز جماعت.احترام به نمازگزاران در خارج از محدودهي نمازخانه همانند احترامي كه در نمازخانه گذاشته ميشود.مطالعه و توجه به مسائل اختصاصي هر اداره (اخلاق اداري، مسائل شغلي و ارباب رجوع).پذيرش تنوع و جابجايي.پذيرايي ساده از نمازگزاران.احترام به هملباس.تجليل از نمازگزاران جوان.عدم ابراز نيازهاي شخصي به نمازگزاران.قبول و پذيرش پيشنهادهاي سازندهي نمازگزاران.مواظبت و تنظيف كفش نمازگزاران. راههاي جلوگيري از دينگريزي جوانان و ترغيب آنان به اقامهي نماز و حضور در كانونهاي و هيئات مذهبي و مساجد :مخاطبشناسي و توجه به ظرافتهاي برقراري ارتباط متقابل با توجه به سنين مختلف. 2. تبليغ با رفتار. 3. جذاب نمودن محيط مساجد. 4. برطرف كردن توهم جلوگيري از تلذذ دنيايي دين. 5. اصلاح رفتاري ائمهي جماعات و روحانيون. 6. الفت و دوستي با جوانان. 7. مطالعه و تسلط به علوم روز. 8. ورزش و تشويق جوانان به ورزش. 9. مباحثه و شنيدن درد دل جوانان. 10. برگزاري مسابقات و سرگرمي در مساجد و اهداي جوايز. 11. تقسيم كار در مساجد بين جوانان. 12. توجه و كنترل رفتار خانوادهي روحانيون. 13. اعتراف به اشتباه گذشتگان. 14. صداقت در هنگام ندانستن پاسخ سئوال. 15. ايجاد بانك سئوال و انتقال تجارب به همديگر. 16. استفاده از تكنولوژي روز (وب سايت، وبلاگ، پيام كوتاه (sms) و ... 17. اخلاص حقيقي و سادهزيستي. 18. جلب حمايت مالي مسئولين. 19. ايجاد مقبوليت حقيقي و قلبي بين مردم و جوانان. 20. چشمپوشي و تذكر به موقع خطاها (عدم تذكر در جمع). 21. شركت در مجالس مناسبي كه جوانان تشكيل ميدهند. 22. پاسخ صريح و شفاف به سئوالات. 23. پرهيز از پاسخهاي ديپلماتيك و پيچاندن مخاطب. 24. استفاده از كلمات مثبت به جاي كلمات و عبارات منفي. 25. فشردن دست نمازگزاران با گرمي و محبت. 26. تعبيهي صندوق سئوال براي سئوالات شخصي نمازگزاران. 27. نشست و بحث صميمي با نمازگزاران. 28. دادن شخصيت به نمازگزاران (ارسال دعوتنامه). 29. احوالپرسي با صداي بلند از نمازگزاران در خارج از محيط نمازخانه. 30. برگزاري اردوهاي تفريحي با عنوان نماز.گردآورندگان: امیری و مردمی -کلاس 77 در هر « در نحوه و نوع ارتباط با جوان معمولاً دو مشکل عمده وجود دارد : 1.
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|